ملکوت خداوند باور به آخرالزمان مسیحی
 
نویسنده: عارفه گودرزوند(دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی ادیان)
ملکوت خدا در مسیحیت
در تعالیم کلیسای کاتولیک توصیه به آرام ساختن بیماران با امید به رستاخیز و برقراری ملکوت الاهی شده است. سرانجام اشعیا اظهار می­ دارد که خدا برای صهیون زمانی را خواهد آورد که در آن هر جُرمی را خواهد بخشید و هر بیماری را شفا خواهد داد: «لیکن ساکن آن نخواهد گفت که بیمار هستم و گناه قومی که در آن ساکن باشند آمرزیده خواهد شد».
 تصویری که مسیحیت می­ سازد و در آن مسیح با فدیه خود بر صلیب بر شر و گناه و مرگ غلبه می‌کند، با نگاه مسیحیت به بهشت، نمود بیشتری پیدا می‌کند. این حیاتِ سراسر کشمکش و تلاش، تنها چیز موجود نیست؛ خدا فرصت سعادت ابدی را فراهم آورده است. در ملکوت الاهی غلبه کامل بر شرور محقق می‌شود و امید به آن برای مسیحیان شادی آفرین و آرام بخش است. انسان با رنج، چیزهایی را یاد می‌گیرد از جمله اینکه یاد می­گیرد که انتظار مسیح را بکشد و به او وفادار بماند. کشیدن انتظار مسیح برای فایق آمدن نهایی او بر شرور عالم است.
 
یورگن مولتمان با اشاره به رستاخیز می­ گوید خدا با رنج مسیح نه تنها به ضعیفان و مظلومان و رنج کشیدگان نشان می­ دهد که خودش تنها کسی است که به آن­ها اهمیت می­دهد، بلکه با رستاخیز عیسی مسیح نیز نشان می­ دهد که تا چه حد دغدغه سرنوشت نهایی آن­ها را دارد و اراده کرده است که آن­ها را به پادشاهی برساند و غلبه نهایی با خیر است. این تأمل مولتمان در صلیب و رستاخیز مسیح می­تواند داروی تسکین بخش معجزه آسایی برای رنج کشیدگان باشد.
پاسخ به شر با ملکوت خدا
ریک رود از الاهیدانان مسیحی حسرت و شوق ملکوت الاهی را مطرح می ­کند. وقتی رنج می­ کشیم در وجود ما نسبت به روزی که اهداف خدا از رنج و شر محقق شود حسرتی برانگیخته می ­شود. حسرتِ روزی که دیگر در آن درد و رنجی نیست؛ مرگ و گریه و فریادی نیست: یعنی حسرت ملکوت خدا. شر و رنجی که ما می­کشیم، می­تواند شوق بیشتری را در وجود ما نسبت به بهشت پدید بیاورد؛ شوق زمانی که اهداف خدا از این تجربه ­های رنج و الم ما به فعلیت برسد و دیگر هیچ رنج و شری نباشد: «و خدا هر اشکی را از چشمان ایشان پاک خواهد کرد. و بعد از آن موت نخواهد بود و ماتم و ناله و درد دیگر رو نخواهد نمود زیرا که چیزهای اول درگذشت.»

ریک رود ملاحظه‌ قابل توجهی در این باره دارد. او معتقد است نه تنها ما می­توانیم با امید به بهشت بی حزن و الم تسلّی بیابیم، بلکه یکی از حکمت­های خود درد و رنج ما این است که شوق و غبطه‌ی ما را به ملکوت الاهی فراوان و فراوان­ تر کند. ما باید رنج بکشیم تا بتوانیم دوره‌ی فقدان رنج و درد را از ته دل آرزو کنیم و پدید آمدن آن برای ما مهم و شوق انگیز باشد. این خود یکی از رازهای رنج است.
یورگن مولتمان با اشاره به رستاخیز می­ گوید خدا با رنج مسیح نه تنها به ضعیفان و مظلومان و رنج کشیدگان نشان می­ دهد که خودش تنها کسی است که به آن­ها اهمیت می­دهد، بلکه با رستاخیز عیسی مسیح نیز نشان می­ دهد که تا چه حد دغدغه سرنوشت نهایی آن­ها را دارد و اراده کرده است که آن­ها را به پادشاهی برساند و غلبه نهایی با خیر است. این تأمل مولتمان در صلیب و رستاخیز مسیح می­تواند داروی تسکین بخش معجزه آسایی برای رنج کشیدگان باشد.
دیوید درونن می­گوید تأمل بر چهار حقیقت هبوط، صلیب، رستاخیز و ملکوت الاهی، آرامش کافی را برای انسان بوجود می ­آورد. در کتاب مقدس همه این حقایق یک جا در کنار هم آمده است تا به ما آرامش بدهد: «و به سوی پیشوا و کامل کننده‌ی ایمان یعنی عیسی نگران باشیم که بجهت آن خوشی که پیش او موضوع بود، بی­حرمتی را ناچیز شمرده، متحمل صلیب گردید و به دست راست تخت خدا نشسته است.»

نقش صلیب در تحقق ملکوت خدا
ما از صلیب می­ فهمیم که رنج و شر، از نظر متافیزیکی به انسان تعلق ندارد و خدا به تاریخ انسان واکنش نشان می­دهد. ما از صلیب می­ فهمیم که چگونه ملکوت خدا به وجود می­آید. ملکوت خدا آن سر دیگر برنامه صلیب است برای رفع شر. ملکوت خدا با روح نجات بخش به وجود می­آید نه با قدرت مسلحانه. ملکوت خدا با خدمت پسر آدم به و جود می­آید نه با حاکمان بزرگ این عالم: «عیسی جواب داد که پادشاهی این جهان از من نیست اگر پادشاهی من از این جهان می ­بود، خدّام من جنگ می کردند تا به یهود تسلیم نشوم لیکن اکنون پادشاهی من از این جهان نیست.» «عیسی ایشان را پیش طلبیده، گفت: آگاه هستید که حکام امت­ها بر ایشان سروری می­ کنند و رؤسا بر ایشان مسّلطند. لیکن در میان شما چنین نخواهد بود، بلکه هر که در میان شما می­خواهد بزرگ گردد، خادم شما باشد و هر که می­خواهد در میان شما مقدم بود، غلام شما باشد. چنانکه پسر انسان نیامد تا مخدوم شود بلکه تا خدمت کند و جان خود را در راه بسیاری فدا سازد.» «او در جواب من گفت: این است کلامی که خداوند به زرباِبل می­گوید: «نه به قدرت و نه به قوت، بلکه به روح من. قول یهوه صبایوت این است.»

"بلاکر" از این آیات نتیجه می­گیرد که ملکوت خدا با تأثیرات روحانی به وجود می­ آید. ملکوت خدا قلب­های مردم را به تسخیر در می­آورد؛ ملکوت خدا با رنج و صبر و پایداری عیسی مسیح برپا می­شود: «من یوحّنا که برادر شما و شریک در مصیبت و ملکوت و صبر در عیسی مسیح هستم، و بجهت کلام خدا و شهادت عیسی مسیح در جزیره ای مسمی به پطمس شدم.»
جان مطلب "بلاکر" که گفت با ترکیب شر و صلیب به راز آنها پی می­بریم، اینجاست که او می­گوید در این قصه باید شری وجود داشته باشد که مغلوب شود و در پی آن ملکوت خدا برپا شود. بنابراین عظمت صلیب و ملکوت جواز شری را که به این صورت خاتمه پیدا کند، می­دهد. در اینجا ما موضع دیگری غیر از اینکه پای صلیب عیسی مسیح بایستیم، نداریم. پاسخ خدا به شر این است که شر باید باشد تا نهایی­ترین درجه عشق خدا در تحقق عدالت با ملکوت او امکان پیدا کند. این پاسخ، ما را تسلّی می­دهد و ماه‌یه آرامش ماست. این پاسخ، ما را روا می­دارد تا منتظر فتح و پیروزی صلیب باشیم: «مسیح اشک­ ها را از تمامی چهره­ ها پاک خواهد کرد خیلی زود».
"جان کارید" در کتاب خود برای تشویق و کسب انرژی باورمندان از ملکوت الاهی که با حضور عیسی مسیح انجام می­ شود و او در آن تاج­گذاری می­کند، سخن می­ گوید. به نظر او تصویر خوش این روز تاج­گذاری به ما انرژی مثبت می­ دهد و ما را در راه مسیح تشویق می­ کند.
 

منبع
 .Moltmann, Jurgen, When God and Grief Meet: True Stories of Comfort and The way of Jesus Christ: Christianity in Messianic dimensions, London: scm, 1993.